نورانيت اويس قرني
گفته اند كه : اويس قرني شترباني مي كرد و از اجرت آن مخارج مادر خود را مي داد. يك روز از مادر اجازه خواست كه براي زيارت پيامبر(ص) به مدينه برود. مادرش گفت: اجازه مي دهم به شرط آنكه بيش از نصف روز در مدينه توقف نكني. اويس حركت كرد. وقتي به خانه پيامبر اعظم(ص) رسيد، اتفاقا ايشان هم تشريف نداشتند: به ناچار اويس پس از يكي دو ساعت توقف، پيامبر(ص) گرامي را نديده به يمن مراجعت كرد. چون حضرت به خانه برگشت، پرسيد، اين نور كيست كه در اين خانه تابيده. گفتند: «شترباني كه اويس قرني نام داشت، به اينجا رسيد و بازگشت» حضرت فرمود: آري اويس در خانه ما اين نور را به هديه گذاشت و رفت. درباره چنين شخصي پيغمبر اعظم(ص) مي فرمايد: «يفوح روائح الجنه من قب القرن و اشوقاه اليك يا اويس القرن» نسيم بهشت از جانب يمن و قرن مي وزد، چه بسيار مشتاقم به ديدارت اي اويس قرن.»(1)ـــــــــــــــــــــــــ1- منتهي الامال، ج1، ص 142